کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوْر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جور
فرهنگ فارسی معین
(جُ وْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ستم کردن ، ظلم کردن . 2 - (اِ.) ستم ، ظلم .
-
جور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - نوع ، گونه . 2 - منظم ، مرتب .
-
جور کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) یکسان کردن ، یکنواخت گردانیدن .
-
واژههای همآوا
-
جور
فرهنگ فارسی معین
(جُ وْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ستم کردن ، ظلم کردن . 2 - (اِ.) ستم ، ظلم .
-
جور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - نوع ، گونه . 2 - منظم ، مرتب .
-
جستوجو در متن
-
چسان
فرهنگ فارسی معین
(چِ) از ادات استفهام به معنای چگونه ، چه جور.
-
یگونه
فرهنگ فارسی معین
(یَ نِ) (ص .) یک گونه ؛ یکسان ، یک جور.
-
باب دندان
فرهنگ فارسی معین
(بِ دَ) (ص مر.) چیزی که با ذوق و سلیقه جور دربیاید.
-
سه گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که حزن آور است و از فراق و جور معشوق می گوید.
-
نر و لاس کردن
فرهنگ فارسی معین
(نَ رُ کَ دَ) (مص م .) (عا.) جور کردن و دسته بندی کردن چیزی .
-
یکدست
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) (ص .) 1 - کسی که یک دست داشته باشد. 2 - یک شکل ، یک جور، یک نواخت .
-
چگونه
فرهنگ فارسی معین
(چِ نِ یا نَ) [ په . ] = چه گونه : 1 - (ادات استفهام ) از چه نوع ، در چه وضع . 2 - (ادات تعجب ) چه جور، چه طور¿
-
حیف
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - ظلم ، جور. 2 - افسوس ، دریغ . ؛~ِ نان نوعی توهین دربارة کسی که آن قدر نالایق است که لیاقت نان خوردن هم ندارد.