کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جوغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - چوبی که روی گردن جفت گاو می گذاشتند و گاوآهن را بدان می بستند تا زمین را شیار زده و شخم کنند. 2 - جوی آب .
-
واژههای همآوا
-
جوق
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] 1 - (اِ.) گروه . 2 - (ص .) بسیار کثیر.
-
جستوجو در متن
-
جو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = جوغ . یوغ . جغ . جوه : چوبی که به وقت شیار کردن زمین بر گردن گاو گذارند.
-
چق
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (اِ.) چوبی که بر گردن گاو گردونه کش نهند . چقو، چغ ، جوغ و یوغ نیز گویند.