کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نوشاد
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (ص .) تازه داماد، جوانی که تازه داماد شده .
-
ژیگولو
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) جوانی که به ظاهر خود زیاد می رسد و اهل خوشگذرانی می باشد.
-
ساده زنخ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ نَ) (ص مر.) جوانی که هنوز ریش درنیاورده .
-
عنفوان
فرهنگ فارسی معین
(عُ فُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اول جوانی . 2 - اول هر چیز.
-
تشبیب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - یاد جوانی کردن . 2 - آوردن ابیاتی در ذکر عشق و جوانی یا وصف طبیعت در ابتدای قصیده .
-
داش مشدی
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِمر.) (عا.) 1 - لوطی و پهلوان محله . 2 - آن که غرور جوانی دارد.
-
شباب
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - جوانی . 2 - پرده ای است از موسیقی .
-
طوطی خط
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) کنایه از: جوانی که تازه مو بر صورتش روییده .
-
عاقله مرد
فرهنگ فارسی معین
( ~ مَ) [ ع - فا. ] (ص مر.) (عا.) کسی که دوران جوانی را گذرانده باشد.
-
غلواء
فرهنگ فارسی معین
(غُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - از حد درگذشتن . 2 - گذشتن جوانی .
-
ابیض
فرهنگ فارسی معین
(اَ یَ) [ ع . ] (ص .)1 - سفید، سپیدرنگ . 2 - (کن .) شمشیر. 3 - جوانی . 4 - مرد پاک ناموس .
-
شرخ
فرهنگ فارسی معین
(شَ رْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ریشه ، اصل . 2 - اول جوانی . 3 - کنارة برآمدة چیزی .
-
صبی
فرهنگ فارسی معین
(ص با) [ ع . ] 1 - (مص ل .) میل کردن به سوی جوانی و کودکی و بازی . 2 - (اِمص .) کودکی ، طفلی ، طفولیت .
-
فتا
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ع . فتاء ] 1 - (مص ل .)جوان شدن . 2 - کَرَم کردن . 3 - (اِمص .) جوانی . 4 - کَرَم ، جوانمردی .
-
آکنه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی بیماری پوستی که بر اثر اختلال کارکرد و التهاب دستگاه سباسه عارض شود، رخ جوش ، (فره )، جوش غرور جوانی .