کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهان مرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آرایش جهان
فرهنگ فارسی معین
(یِ ش ِ جَ) (اِمر.) لحن هفدهم ازالحان باربد. لحن خورشید هم گفته اند.
-
جهان وطنی
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ طَ) (اِمر.) مکتبی که هواداران آن خواهان از میان برداشتن مرزهای ملی و تشکیل یک حکومت جهانی هستند، انترناسیونال .
-
جهان بین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) کنایه از: چشم ، دیده .
-
جهان پهلوان
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ لَ) (ص مر.) (اِمر.) بزرگترین پهلوان ، قهرمان دنیا.
-
جهان گشا
فرهنگ فارسی معین
(ی ) ( ~. گُ) (ص فا.) کشورگیر.
-
جهان گشایی
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) (حامص .) جهانگیری .
-
جهان نما
فرهنگ فارسی معین
(ی ) ( ~. نَ یا نُ یا نِ) (اِمر.) نقشة جغرافیا که زمین را به صورت دو نیمکرة شمالی و جنوبی نشان می دهد.
-
جستوجو در متن
-
دارالا´خره
فرهنگ فارسی معین
(رُ لْ خَ رَ) [ ع . دارالا´خرة ] (اِمر.) خانة آخرت ، جهان پس از مرگ .
-
فروهر
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ وَ هَ) [ په . ] (اِ.) در اوستا فَروَشی و در پارسی باستان فرورتی ؛ به موجب اوستا پنجمین نیروی مینوی از نیروهای پنجگانة تشکیل دهنده انسان است به معنای پشتیبان و محافظ انسان و همة آفرینش نیک اهورامزدا. فروهر هر موجودی پیش از خلقت مادی آن ، در جها...