کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنایت از پیش طراحی شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سیاه بازی
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - گونه ای نمایش سنتی که معمولاً در آن شخصی دارای غلامی سیاه - پوست و گیج و گول است که دست به کارهای خنده داری می زند. 2 - (کن .) عملیات از پیش طراحی شده برای فریب دیگری .
-
گلایدر
فرهنگ فارسی معین
(گِ دِ) [ انگ . ] (اِ.) هواگردی با بال ثابت که برای پرواز بدون استفاده از نیروی موتور طراحی شده باشد و اغلب برای اهداف آموزشی و تفریحی استفاده شود، بادپَر. (فره ).
-
مفرط
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - فراموش کرده . 2 - ترک شده ، واگذاشته . 3 - از پیش فرستاده شده . 4 - شتاب شده .
-
بمباران
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر - فا. ] (اِمر.) بمباردمان ؛ فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده .
-
قدری
فرهنگ فارسی معین
(قَ دَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به قدر (معتقد به تقدیر و سرنوشت از پیش تعیین شده ). مق جبری .
-
واکسن
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ فر. ] (اِ.) ماده ای که از میکروب ضعیف شده یک بیماری می گیرند و برای پیش گیری از آن بیماری به بدن انسان یا حیوان اهلی تزریق می کنند.
-
لام
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)صفحة شیشه ای ظریف که نمونه های تهیه شده از جاندارهای ذره بینی یا برش های جانوری و گیاهی پیش از بررسی با میکروسکوپ روی آن قرار می گیرد.
-
کوکتل مولوتف
فرهنگ فارسی معین
( ~. مُ لُ تُ) (اِ.) بطری پر شده از ترکیبات قابل اشتعال و منفجره ، دارای فتیله ای که کمی پیش از پرتاب کردن آتش می زنند.
-
استودیو
فرهنگ فارسی معین
(اِ تُ) [ ایتا. ] (اِ.) 1 - کارگاه ، اطاق کار. 2 - محل از پیش آماده شده برای ضبط و ثبت صدا و تصویر، کارگاه فیلمبرداری و ضبط صدا. 3 - کارگاه عکاسی .
-
مسوده
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ وَّ دِ) [ ع . مسودة ] (اِمف .) 1 - پیش نویس ، نوشته ای که بعداً اصلاح و پاکنویس شود، چرک نویس . 2 - سیاه کرده شده . 3 - نمونه ای که چاپخانه از مطالب چیده شده دهد تا تصحیح و برگردانده شود.
-
شیر
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - پستانداری است وحشی و گوشت خوار از راستة گربه سانان که بسیار نیرومند و چابک است . نر آن یال دارد. 2 - (عا.) موفق ، پیروز. ؛ ~ بچه کنایه از آن که با وجود جوانی بسیار شجاع و دلیر است . ؛~ کردن کسی برانگیختن آن کس ، تشجیع و تحریک ...