کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جغرافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جغرافی
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ معر - یو. ] (اِمر.) دانشی است که در بارة زمین و تقسیمات طبیعی ، سیاسی ، جغرافی و انسانی آن بحث می کند و آن شامل اقسامی است .
-
جستوجو در متن
-
جغرافیا
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) نک جغرافی .
-
جهت
فرهنگ فارسی معین
(جِ هَ) [ ع . جهة ] (اِ.)1 - سوی ، طرف . 2 - در علم جغرافی هر یک از جهات اربعه . 3 - روی . 4 - ناحیه . ج . جهات .
-
اطلس
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ) [ معر - یو. ] (اِ.) 1 - پارچة ابریشمی . 2 - نام یکی از رب النوع های یونان قدیم که زمین را بر دوش خود حمل می کند. 3 - اولین مهرة گردن . 4 - نقشه جغرافی . 5 - سطح مقعر فلک نهم . 6 - نام اقیانوسی که بین اروپا و امریکا قرار دارد.