کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جر خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جر خوردن
فرهنگ فارسی معین
(جِ. خُ دَ) (مص ل .) (عا.) پاره شدن .
-
واژههای مشابه
-
آب جر
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) جزر.
-
پی جر
فرهنگ فارسی معین
(پِ جِ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاهی که به وسیلة آن ، شخص برای تماس گرفتن از طریق تلفن با شخص مورد نظر فراخوانده شود، پی جو (فره )، فراخوان .
-
جر زدن
فرهنگ فارسی معین
(جِ. زَ دَ) [ ع . ] (مص ل .) (عا.) دبه درآوردن ، لجبازی کردن .