کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرم
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جسم . 2 - رنگ . 3 - هر یک از اجرام آسمانی .
-
جرم
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (اِ.) گناه ، بزه .
-
جرم
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ ع . ] (اِ.) دُرد، ته نشست هر چیزی .
-
واژههای مشابه
-
جرم نهادن
فرهنگ فارسی معین
(جُ. نَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) مجرم شناختن .
-
جستوجو در متن
-
چم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) جرم ، گناه .
-
اجرام
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جِ جِرم ؛ تن ها، اجسام . 2 - ستارگان . 3 - جِ جُرم ؛ گناهان .
-
بزه
فرهنگ فارسی معین
(بِ زِ) [ په . ] ( اِ.) 1 - گناه و خطا. 2 - جرم .
-
ذنوب
فرهنگ فارسی معین
(ذُ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذنب ؛ گناها، جرم ها، خطاها.
-
قصاص
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] (مص م .) مجازات ، کیفری همسنگ جُرم .
-
معصیت
فرهنگ فارسی معین
(مَ ص یَ) [ ع . معصیة ] (اِ.) گناه ، جرم . ج . معاصی .
-
بازپرس
فرهنگ فارسی معین
(پُ) ( اِ.) دادرسی که کارش پرسش از متهم ، شاهدان و آگاهان و پژوهش و بررسی دربارة چگونگی واقع شدن یک جرم ، پیشگیری از فرار متهم و از میان رفتن آثار جرم است ، مستنطق .
-
بالانس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - تعادل . 2 - دستگاهی برای اندازه گیری جرم یا وزن ، ترازو. (فره ). 3 - حالتی در یک واکنش شیمیایی که در آن واکنش دهنده ها و فرآورده های واکنش از قوانین پایستگی جرم و بار پیروی کنند، موازنه . (فره ).
-
پلیمر
فرهنگ فارسی معین
(پُ مِ) [ فر. ] (اِ.) مولکول عظیم - الجثه ای که از مولکول های ساده با جرم مولکولی کم ساخته شود، بسپار. (فره ).