کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جذر
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بن ، ریشه ، اصل . 2 - در ریاضی عددی که در نفس خود ضرب شود. ؛ ~ اَصَم عددی که وقتی جذر آن را بگیریم ، عددِ تقریبی بدست می آید نه کامل .
-
واژههای همآوا
-
جزر
فرهنگ فارسی معین
(جَ زَ) [ معر. ] (اِ.) گزر، هویج .
-
جزر
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (مص ل .) پایین رفتن آب دریا.
-
جستوجو در متن
-
مجذور
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) نک جذر.
-
رادیکال
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) 1 - ریشه ای ، اساسی . 2 - طرف دار اصلاحات کامل در امور کشور. 3 - دراصطلاح ریاضی : علامت جذر و کعب . 4 - ریشة n ام یک عدد یا یک عبارت که با علامت ّنشان داده شود.