کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای خالی بودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جای باش
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - محل اقامت . 2 - خانه ، سرا، منزل .
-
جستوجو در متن
-
خلو
فرهنگ فارسی معین
(خُ لُ وّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - خالی شدن ، تهی گشتن . 2 - تنها بودن .
-
مخمصه
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ صَ یا ص ) [ ع . مخمصة ] (اِ.) 1 - گرسنگی ، خالی بودن معده . 2 - رنج ، زحمت ، گرفتاری .
-
قرآن
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) نام کتاب آسمانی مسلمانان که بر محمد (ص ) نازل شد. ؛~ خدا که غلط نشده ! عبارت کنایی دال بر بی اهمیت بودن یا خالی از ایراد نبودن آن چه روی داده یا روی می دهد. نظر به اهمیت و بی غلط بودن قرآن .
-
جیب
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) کیسه مانندی که به لباس می دوزند تا در آن پول یا کیف پول و امثال آن را قرار دهند. ؛ ~ خود را پر کردن (کن .) مال اندوختن (از راه نامشروع ). ؛ ~ کسی را زدن پول کسی را دزدیدن . ؛ توی ~ خود گذاشتن (کسی را). (کن .) بسیار قوی تر یا زرنگ تر بودن...