کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جامع
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) جمع کننده ، گرد - آورنده . 2 - (ص .) تمام ، کامل . 3 - (اِ.) مسجدی که در آن نماز جمعه گزارند.
-
واژههای مشابه
-
جامع الاطراف
فرهنگ فارسی معین
(مِ عُ لْ اَ) [ ع . ] (ص مر.) کامل از هر نظر.
-
جامع الشرایط
فرهنگ فارسی معین
(مِ عُ شَّ یِ) [ ع . ] (ص مر.) دارای شرایط کافی برای انجام کاری یا پذیرش مسئولیتی یا داشتن مقامی .
-
جستوجو در متن
-
جوامع
فرهنگ فارسی معین
(جَ مِ) [ ع . ] (اِ. ص .) جِ جامعه و جامع .
-
حایز
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . حائز ] (اِفا.) 1 - دربردارنده ، دارا. 2 - گردآورنده ، جامع .