کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاذبههای انسانساخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یأجوج
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نام یکی از دو قبیلة وحشی ساکن در پشت کوه های قفقاز. 2 - کنایه از: انسان های وحشی .
-
کک مک
فرهنگ فارسی معین
(کَ مَ) (اِمر.) لکه های ریز قهوه ای یا سیاه که روی صورت یا قسمت های دیگر بدن انسان بوجود می آید.
-
شمپانزه
فرهنگ فارسی معین
(شَ زِ) [ فر. ] (اِ.) گونه ای از میمون انسان نما که بدون دم است و در جنگل های افریقا زندگی می کند. قدش از انسان کوتاه تر و بدنش از موهای دراز پوشیده شده است .
-
آسکاریس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) از انواع کرم های لوله ای که در رودة میزبان (انسان و خوک ) زندگی و تخم ریزی می کند، کرم روده .
-
رباعیات
فرهنگ فارسی معین
(رُ یّ) [ ع . ] (اِ.) جِ رباعیه (رباعی ). 1 - اشعار چهار مصراعی . 2 - دندان های اربعة انسان بین ثنایا و انیاب .
-
آدم آهنی
فرهنگ فارسی معین
( ~. هَ) (اِ.) 1 - موجودی تخیلی با ظاهری شبیه انسان و ساخته شده از فلز و مدارهای الکترونیکی که در فیلم های سینمایی بسیاری از کارهای انسان را انجام می دهد. 2 - مجازاً به کسی که از خود اختیاری ندارد و طبق گفتة دیگران عمل می کند اطلاق می شود.
-
ارانگوتان
فرهنگ فارسی معین
(اُ نْ گُ) [ فر. ] ( اِ.) اوران اوتان (آدم جنگلی ) جانوری است از نوع آدم نمایان دارای قد نزدیک به انسان ، بدنش پر مو با سینة پهن و دست های دراز تا زانو و بازوان ستبر، دُم ندارد و مانند انسان روی دو پا حرکت می کند و در جوانی بسیار باهوش است و زود اهلی...
-
ادکلن
فرهنگ فارسی معین
(اُ دُ کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) مایع خوشبو کننده ای مرکب از آب ، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است .
-
الکترونیک
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ رُ) [ فر. ] (اِ.) بخشی از فیزیک که به مطالعة پدیده ها و دستگاه های الکترونی مانند ترانزیستور، کامپیوتر و غیره و نیز طراحی و ساخت کنترل و کاربرد وسایل مربوط می پردازد.
-
پتروشیمی
فرهنگ فارسی معین
(پِ رُ) [ انگ . ] ( اِ.) دانش و فنی که به بررسی و استخراج مشتقات نفتی و گاز طبیعی و ساخت و ترکیب فرآورده های حاصل از آن ها می پردازد.
-
آدم برفی
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِ.) 1 - مترسک شبیه انسان که از برف ساخته می شود. 2 - آدم خیالی که گمان می کنند در کوه های هیمالیا زندگی می کند.
-
جبریه
فرهنگ فارسی معین
(جَ یَ) [ ع . ] (اِ.) مجبره : نام یکی از فرقه های اسلام که انسان را صاحب اختیار در اعمال خودش نمی داند و همة اعمال را به ارادة خداوند نسبت می دهد.
-
طحال
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] (اِ.) اسپرز، سپرز؛ یکی از اعضای داخلی بدن انسان که در طرف چپ شکم قرار دارد و کار آن ذخیره کردن گلبول های سرخ است .
-
وهنگ
فرهنگ فارسی معین
(وِ هَ) (اِ.) 1 - هر یک از حلقه های چوبین یا از شاخه های درخت که در سر ریسمان بندند و موقع بستن بار سر ریسمان را از آن گذرانند و بدین وسیله بار را محکم کنند. 2 - رکاب چوبین . 3 - کمندی که به وسیلة آن انسان یا حیوانی را گیرند.
-
پاراتیروئید
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دو زوج غده که در طرفین غدة تیروئید قرار دارند، به طوری که دو تا در بالا و دو تا در پایین قرار گرفته ، عمل این غده ها تنظیم و بررسی متابولیسم بدن است و حذف غده های مزبور موجب مرگ حیوان یا انسان می شود. این غده ها خاصیت ضد سم نیز دار...