کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثانیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثانیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . ] (اِ.) یک شصتم دقیقه .
-
واژههای مشابه
-
ثانیه شمار
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ) [ ع - فا. ] (ص فا. اِمر.) عقربة کوچک ساعت که ثانیه ها را معلوم می دارد.
-
جستوجو در متن
-
ثوالث
فرهنگ فارسی معین
(ثُ لِ) [ ع . ] (اِ.) جِ ثالث . یک شصتم ثانیه .
-
هرتز
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ فر - انگ . ] (اِ.) واحد بسامد برابر یک سیکل (دور) در ثانیه .
-
کرونومتر
فرهنگ فارسی معین
(کُ رُ نُ مِ) [ فر. ] (اِمر.) وسیله ای برای اندازه گیری فاصله های زمانی بسیار کوتاه (در حدود دقیقه ، ثانیه یا کسری از آن ها)، زمان سنج .
-
وات
فرهنگ فارسی معین
[ انگ - فر. ] (اِ.) واحدی است که برای سنجش مقدار نیروی الکتریسیته بکار می رود و معادل است با مقدار یک ژول انرژی در یک ثانیه ، به عبارت دیگر هرگاه از یک سیم هادی آن قدر جریان الکتریسیته بگذرد که معادل یک ژول انرژی در یک ثانیه مصرف شود، گوییم به انداز...
-
عقربه
فرهنگ فارسی معین
(عَ رَ بِ) [ ع - فا. ] (اِ.) هریک از میله - های باریک فلزی که روی صفحة ساعت نصب شده و با آن ها ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه ها را شمارند.
-
نارنجک
فرهنگ فارسی معین
(رَ جَ) (اِمصغ .) 1 - نارنج کوچک . 2 - یکی از مهمات جنگی ، تقریباً به اندازة نارنج دارای یک ضامن که با کشیدن آن پس از چند ثانیه منفجر می شود.
-
ناکدان
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (ص .) حالت مشت زنی که در اثر ضربات حریف به زمین افتد ولی تا شمردن ده ثانیه برخاسته و به مبارزه ادامه می دهد. مق ناک اوت .
-
ثوانی
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ثانیه . ؛ ~ نجوم هر چه به زیر فلک قمر پیدا آید از چیزهای نورانی جز برق و صاعقه و از آن جمله است : انسی ، جابیه ، حربه ، ذوذنب ، ذوذؤابه ، شهب ، طیفور، عمود، فارس ،قصعی ، عصباحی ، نیازک و روی ؛ و از آن روز آن ها را ثوانی ن...
-
سال
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - مدت زمان گردش زمین به دور خورشید که برابر است با 12 ماه یا 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه . 2 - سن ، عمر. 3 - زمانه . 4 - تاریخ . ؛ ~ هجری شمسی سال ایرانی که از اول فروردین شروع می شود. ؛ ~ قمری سال قمری اسلامی که از ا...