کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیره مغز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تیره روز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) بدبخت .
-
تیره پشت
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ) (اِمر.) ستون فقرات ، 33 مهره که از زیر گردن تا کمر قرار دارد.
-
جستوجو در متن
-
بصل النخاع
فرهنگ فارسی معین
(بَ صَ لُ نْ نُ) [ ع . ] (اِمر.) قسمتی از محور مغزی نخاعی که نخاع شوکی را در قسمت بالا ختم می کند. این قسمت کمی قطرش بیشتر از سایر قسمت های نخاع شوکی است ، پیاز مغز، پیاز تیرة مغز.
-
مننژیت
فرهنگ فارسی معین
(مِ نَ) [ فر . ] (اِ.) بیماری پرده های مننژیت (پرده هایی که از خارج روی مغز تیرة مهره داران را می پوشاند) که ضمن آن فضای زیر عنکبوتیه ملتهب می شود.
-
بادام
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) درخت یا درختچه ای از تیرة گل - سرخیان با میوه ای که تازه اش سبز و کرکدار است ولی به تدریج پوستش سخت می شود که مغز آن شیرین ، خوراکی و روغن دار است .
-
پسته
فرهنگ فارسی معین
(پِ تِ) (اِ.) درختی است از تیرة سماقی ها که دستة مخصوصی را تشکیل می دهد. میوه اش دانه ای است ، دارای پوست سخت ، مغز آن سبزرنگ و لذید و مقوی و روغن دار است .
-
گردو
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (اِ.) تیره ای از گیاهان دولپه ای بی گلبرگ با میوة کوچک و کروی دارای پوسته ای سخت و ضخیم که مغز آن خوراکی و پُر روغن است .
-
فندق
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فُ دُ) (اِ.) درختی است از تیرة پیاله داران ، دارای برگ های پهن و دندانه دار، دانة آن کوچک و گرد با پوست سخت و مغز آن خوش طعم است .
-
هندوانه
فرهنگ فارسی معین
(هِ دِ نِ) (اِ.) گیاهی است علفی از تیرة کدوییان ، میوة آن درشت کروی یا بیضوی است و مغز آن لطیف و آبدار و سرخ یا زرد رنگ است . تخم های ریز دارد و تفت دادة آن یک قسم آجیل است . ؛ ~ زیر بغل کسی گذاشتن کنایه از: با ستایش از کسی او را مغرور کردن و فریفت...
-
فلوس
فرهنگ فارسی معین
(فُ) [ ع . ] (اِ.) درختی است به ارتفاع 10 تا 15 متر از تیرة سبزی آساها که به حالت وحشی می روید. برگ هایش بزرگ شامل 8 تا 16 برگچة سبز روشن است . گل آذینش خوشه ای و گل هایش زرد شفاف و میوه اش نیام و دراز است . قسمت مورد استفادة این گیاه مغز میوة ناشکوف...
-
آقطی
فرهنگ فارسی معین
[ معر. ] (اِ.) = اقطی . اقتی : گیاهی از تیره بداغ ها که به طور خودرو در نواحی شمال ایران می روید و گل های آن سفید و معطر و مغز ساقه اش نرم است . و برای تهیة مقاطع گیاهی در آزمایشگاه ها به کار می رود؛ بیلسان ، بیلاسان ، شبوقه ، خمان کبیر، یاس کبود و پ...