کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تگرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تگرگ
فرهنگ فارسی معین
(تَ گَ) (اِ.) قطره های یخ بستة باران که از آسمان فرو ریزد.
-
جستوجو در متن
-
یخچه
فرهنگ فارسی معین
( ~ چ ) (اِ.) تگرگ .
-
پسنگک
فرهنگ فارسی معین
(پَ سَ گَ) (اِ.) نک تگرگ .
-
سرماریزه
فرهنگ فارسی معین
(سَ زَ یا زِ) (اِمر.) دانه های تگرگ ریز.
-
بشک
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - شبنم . 2 - برف . 3 - تگرگ .
-
باریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) فرود آمدن باران ، برف ، تگرگ و مانند آن .
-
پشنگک
فرهنگ فارسی معین
(پَ شَ گَ) (اِمصغ .) 1 - شبنم . 2 - تگرگ .
-
ژاله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ سنس . ] (اِ.) 1 - شبنم . 2 - تگرگ . 3 - باران .
-
شخکاسه
فرهنگ فارسی معین
(شَ سَ یا سِ) (اِ.)1 - تگرگ . 2 - ژاله .
-
آب بسته
فرهنگ فارسی معین
(بِ بَ تِ) (اِمر.) 1 - شیشه ،آبگینه ، بلور. 2 - ژاله ، شبنم . 3 - تگرگ ، یخ .
-
سنگک
فرهنگ فارسی معین
(سَ گَ) (اِ.)1 - نانی که بر روی سنگ - های خردوداغ در داخل تنور می پزند.2 - سنگ کوچک . 3 - تگرگ . 4 - ژاله .
-
آب
فرهنگ فارسی معین
خفته (بِ خُ تِ) (اِمر.) 1 - آب راکد. 2 - ژاله . 3 - برف . 4 - تگرگ . یخ . 5 - شیشه ، بلور. 6 - شمشیر (در غلاف ).