کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکیه گاه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عماد
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکیه گاه . 2 - بنای بلند.
-
اندخسواره
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ رِ) (اِمر.) 1 - تکیه گاه ، پناهگاه . 2 - قلعه ، حصار.
-
شادگونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) 1 - پشتی ، تکیه گاه . 2 - بالاپوش ، جبه . 3 - تُشک .
-
اتکاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تکیه کردن بر، پشت دادن بر. 2 - اعتماد کردن بر. ؛ نقطة ~نقطه ای که در آن اهرم را تکیه دهند، تکیه گاه .
-
پلوک
فرهنگ فارسی معین
(پَ وَ) (اِ.) 1 - تکیه گاه چوبین کنار بام ، محجر. 2 - پتک و چکش آهنگران ، مطراق .
-
دارافزین
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) = داربزین . داروزین : 1 - نرده ای که جلو اتاق یا ایوان درست کنند. 2 - تکیه گاه ، طارمی .
-
عمده
فرهنگ فارسی معین
(عُ مْ دِ) [ ع . عمدة ] (اِ.) 1 - تکیه گاه . 2 - مهم ، برجسته . 3 - در فارسی به معنی کلی و بسیار.
-
مسند
فرهنگ فارسی معین
(مَ نَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکیه گاه . 2 - بالش بزرگ . 3 - مقام ، مرتبه . 4 - فرشی گرانبها که بالای اطاق می افکندند و بزرگان بر آن جلوس می کردند.