کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکهتکه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لقمه لقمه شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) تکه تکه شدن ، پاره پاره شدن .
-
طرسوسی
فرهنگ فارسی معین
(طَ) 1 - (ص نسب .) منسوب به شهر طرسوس (شهری قدیمی در آسیای صغیر). 2 - تقسیم شدنی . 3 - (حامص .) تقسیم شدن ، تکه تکه شدن (می گویند شهر طرسوس مرز اسلام و کفر بوده و مسلمانان غنایم را در آن تقسیم می کرده اند).
-
خرقه
فرهنگ فارسی معین
(خِ قِ) [ ع . خرقة ] (اِ.) 1 - جامه ای که از تکه پارچه های گوناگون دوخته شود. 2 - جبة مخصوص درویشان . 3 - (کن .) جسد، تن . 4 - خال . ج . خَرَق . ؛ ~تهی کردن کنایه از: مردن . ؛ ~درانداختن از خود بیرون شدن ، مجرد شدن .