کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکرار
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دوباره کردن . 2 - دوباره گفتن .
-
جستوجو در متن
-
آمد شد
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ) (مص مر.) 1 - آمد و شد، رفت و آمد. 2 - تکرار.
-
مکرراً
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ رَّ رَ نْ) [ ع . ] (ق .) بارها، به تکرار.
-
کراراً
فرهنگ فارسی معین
(کِ رَ نْ) [ ازع . ] (ق .) مکرراً، به تکرار، به کرامت .
-
ایطاء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) پایمال کردن . 2 - (اِ.) از عیوب قافیه و آن تکرار قافیه در شعر است .
-
الگوریتم
فرهنگ فارسی معین
(اَ گُ) [ فر. ] (اِ.) فرایندهای متناهی برای حل نوعی از مسائل ، خصوصاً روشی که در آن به طور متوالی یک فرایند پایه برای حل مسئله تکرار شود.
-
ترجیع بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) شعری دارای چند بند با یک وزن واحد که هر بند با قافیة تازه شروع شود، و یک بیت در میان بندها عیناً تکرار شود.
-
تشدید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سخت گرفتن . 2 - استوار کردن . 3 - تکرار کردن یک حرف ، با گذاشتن نشانه (ُ) بر بالای آن .
-
مکرر
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ رَّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) تکرار شده . 2 - (ق .) به دفعات ، بارها.
-
نشخوار کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص م .) 1 - نک . نشخوار. 2 - کنایه از: حرف دیگران را تکرار کردن .
-
وروور
فرهنگ فارسی معین
(وِ رُ وِ) (اِمر.) (عا.) تلقین ، تکرار، پرحرفی . ضرب المثلی در مقام استهزا کردن تحصیل علم گویند.
-
فرکانس
فرهنگ فارسی معین
(فِ رِ نْ) [ فر. ] (اِ.) تکرار، تواتر، وفور، در اصطلاح فیزیک : حرکت و رفت و آمد متوالی ، بسامد.
-
گانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ په . ] به آخر عدد ملحق شود و افادة نسبت و تکرار کند: دوگانه ، سه گانه .
-
لبیک
فرهنگ فارسی معین
(لَ بَّ) [ ع . ] (شب جم .) امر تو را اطاعت می کنم (ذکری که حاجیان در مراسم حج تکرار می کنند) .