کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکاور
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ) (ص مر.) 1 - دونده . 2 - اسب تندرو. 3 - افراد ورزیده و آموزش دیدة نظامی برای عملیات جنگی .
-
جستوجو در متن
-
حصان
فرهنگ فارسی معین
(حِ) [ ع . ] (ص .) اسب نجیب و نیرومند، اسب نر، اسب تکاور.
-
کماندو
فرهنگ فارسی معین
(کُ نُ دُ) [ فر. ] (اِ.) دسته ای از نظامیان که آموزش های ویژه دیده اند برای شبیخون زدن و حملات غافلگیرانه ، تکاور (فره ).