کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تُرَنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
(تُ رُ یا رَ)(اِ.) 1 - چین و شکن . 2 - سخت در هم فشرده .
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) نقشی است در میانة قالی یا قالیچه که آمیزه ای است از گل و برگ و شاخه های اسلیمی .
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
(تُ رَ) (اِ.) 1 - بالنگ . 2 - میوة درخت بالنگ .
-
واژههای همآوا
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
(تُ رُ یا رَ)(اِ.) 1 - چین و شکن . 2 - سخت در هم فشرده .
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) نقشی است در میانة قالی یا قالیچه که آمیزه ای است از گل و برگ و شاخه های اسلیمی .
-
ترنج
فرهنگ فارسی معین
(تُ رَ) (اِ.) 1 - بالنگ . 2 - میوة درخت بالنگ .
-
جستوجو در متن
-
دباله
فرهنگ فارسی معین
(دَ لَ) (اِ.) تُرنج .
-
اترج
فرهنگ فارسی معین
(اُ رُ) [ ع . ] ( اِ.) ترنج ، بالنگ .