کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَوَجَّهَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توجه
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ جُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - روی کردن . 2 - روی گردانیدن به سوی چیزی .
-
واژههای همآوا
-
توجه
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ جُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - روی کردن . 2 - روی گردانیدن به سوی چیزی .
-
جستوجو در متن
-
رونهادن
فرهنگ فارسی معین
(نَ دَ) (مص ل .) توجه کردن به جایی .
-
روی آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وُ دَ) (مص ل .) 1 - توجه کردن . 2 - پناهنده شدن .
-
سرسنگین
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) (ص مر.) بی اعتناء، بی توجه و نامهربان .
-
گوشه چشم
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ) (اِمر.) کنایه از: توجه و التفات مختصر و کوتاه .
-
متوجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ وَ جَّ) [ ع . ] (اِ.) محل توجه .
-
اعطاف
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - مهربانی و لطف کردن . 2 - توجه و میل کردن .
-
پروا داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - باک داشتن . 2 - اعتناء، توجه .
-
رو آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وُ دَ) (مص ل .) 1 - توجه کردن ، میل کردن . 2 - پرورش دادن .
-
روی نهادن
فرهنگ فارسی معین
(نَ دَ) (مص ل .) 1 - توجه کردن . 2 - واقع شدن .
-
سر به
فرهنگ فارسی معین
هوا ( ~ . بِ هَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) بی توجه ، بازی گوش ، بی دقت .
-
منت کش
فرهنگ فارسی معین
(مِ نَّ. کِ) (اِفا.) کسی که با دیگری قهر است ولی به وسایلی سعی می کند توجه او را جلب و با وی آشتی کند.