کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَمَتَّعَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمتع
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ تُّ) [ ع . ] (مص ل .) برخوردار شدن ، بهره مند شدن .
-
واژههای همآوا
-
تمتع
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ تُّ) [ ع . ] (مص ل .) برخوردار شدن ، بهره مند شدن .
-
جستوجو در متن
-
برومندی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمص .) 1 - بارداری ، ثمر داشتن . 2 - تمتع .
-
مستلذ
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لَ) [ ع . ] (اِمف .) لذت برده ، تمتع گرفته .
-
سریت
فرهنگ فارسی معین
(سُ رِّ یَُ) [ ع . سریة ] (ص نسب . اِ.) کنیزی که برای جماع و تمتع باشد؛ ج . سراری .
-
مهریه
فرهنگ فارسی معین
(مَ یُِ) [ ع . ] (اِ.) مقدار مال یا وجهی است که به هنگام ازدواج یا پس از آن شوهر در عوض تمتع به زن می دهد و باید مقدار آن معلوم باشد، مهر، کابین .
-
عمره
فرهنگ فارسی معین
(عُ مْ رِ) [ ع . عمرة ] (اِ.) از اقسام حج که اعمال آن کمتر از حج تمتع می باشد.
-
متعه
فرهنگ فارسی معین
(مُ عِ) [ ع . متعة ] (اِ.) 1 - آن چه که از آن برخوردار شود. 2 - زنی که برای تمتع به مدت معینی صیغه شود.
-
فقاع گشودن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ دَ) [ ع - فا. ] 1 - (مص م .) باز کردن سر شیشة شراب . 2 - (مص ل .) کنایه از: آروغ زدن . 3 - لاف زدن . 4 - تمتع بردن .