کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توبه
فرهنگ فارسی معین
(تُ بِ) [ ع . توبة ] (مص ل .) پشیمان شدن از گناه .
-
توبه
فرهنگ فارسی معین
(تَ بَ) (اِ.) رنگین کمان ، قوس قزح .
-
جستوجو در متن
-
اواب
فرهنگ فارسی معین
(اَ وّ) [ ع . ] (ص .) توبه کار، توبه دار.
-
انابت
فرهنگ فارسی معین
(اِ بَ) [ ع . انابة ] 1 - (مص ل .) برگشتن از گناه ، توبه کردن . 2 - (اِمص .) توبه ، پشیمانی .
-
تواب
فرهنگ فارسی معین
(تَ وّ) [ ع . ] (ص .) 1 - توبه پذیرنده . 2 - از صفات خداوند. 3 - توبه کننده .
-
تایب
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . تائب ] (اِفا.) توبه کار، نادم .
-
هاید
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . هائد ] (اِفا.) توبه کننده .
-
تأثم
فرهنگ فارسی معین
(ثَ أَ ثُّ) [ ع . ] (مص ل .) باز ایستادن از گناه ، توبه کردن .
-
استغفار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بخشش و آمرزش خواستن . 2 - توبه کردن .
-
تحرج
فرهنگ فارسی معین
(تَ حَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - گناهکار شدن . 2 - پرهیز کردن از گناه . 3 - توبه کردن . 4 - برآمدن از تنگی .
-
منظور گشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - مورد توبه قرار گرفتن . 2 - منزلت یافتن .
-
نصوح
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] 1 - (ص .) نصیحت کننده ، اندرزگو. 2 - (اِ.) توبة خالص و حقیقی که شکسته نشود.