کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیدستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فقر
فرهنگ فارسی معین
(فَ قْ) [ ع . ] (اِمص .)تهیدستی ، تنگدستی .
-
افلاس نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) شهادت - نامه ای که در آن گروهی معتبر ورشکستگی و تهیدستی کسی را گواهی دهند.
-
ختنبر
فرهنگ فارسی معین
(خَ تَ بَ) (ص .) تهیدستی که لاف توانگری زند.
-
درویشی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - فقر، تهیدستی . 2 - گوشه نشینی . 3 - تصوف ، عرفان .
-
دریوزه
فرهنگ فارسی معین
(دَ زِ) (اِ.) 1 - فقر، تهیدستی . 2 - گدایی .
-
املاق
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بی چیز شدن ، درویش گردیدن . 2 - (اِمص .) تهیدستی ، درویشی .
-
افتقار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ندار شدن ، نیازمند گشتن . 2 - (اِمص .) فقر، تهیدستی .
-
لک و لک کردن
فرهنگ فارسی معین
(لِ کُ لِ. کَ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - کاری را آهسته و به تأنی انجام دادن . 2 - با رنج و تهیدستی عمر گذرانیدن .
-
سختی
فرهنگ فارسی معین
(سَ)(حامص .)1 - پایداری . 2 - مشکل ، دشواری . 3 - بخل . 4 - بی رحمی . 5 - زحمت . 6 - گرفتاری ،رنج . 7 - تهیدستی .8 - آسیب ، بلا.