کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنک روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آفتاب تنک
فرهنگ فارسی معین
(تُ نُ) (اِمر.) هنگام طلوع آفتاب .
-
دل تُنُک
فرهنگ فارسی معین
(دِ. تُ نُ) (ص .) کم حوصله ، کم - ظرفیت .
-
جستوجو در متن
-
چربه
فرهنگ فارسی معین
(چَ بَ یا بِ) (اِ.) = چربک . چربی . چربو: 1 - کاغذ چرب و تنک که نقاشان بر روی صفحة تصویر و طرح گذارند و با قلم مو صورت و نقش آن را بردارند. 2 - پرده ای که بر روی شیر بندد؛ قیماق .
-
صدیع
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شیر دوشیدة سرد شده که پوست تنک مانندی بر روی آن بسته باشد. 2 - شکافته ، شکاف زده . 3 - نیمه از هر چیز شکافته ، به دو نیم . 4 - صبح .