کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تند رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بر باد تند نشستن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. دِ تُ. نِ شَ تَ) (مص ل .) خشمگین شدن ، نهایت خشم .
-
تند و خند
فرهنگ فارسی معین
(تُ دُ خَ) (ص مر.) تار و مار، از هم پاشیده .
-
جستوجو در متن
-
سر بردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بُ دَ) (مص ل .) مجازاً، تند رفتن .
-
شتافتن
فرهنگ فارسی معین
(ش تَ) (مص ل .) 1 - عجله کردن . 2 - تند رفتن .
-
غیژ
فرهنگ فارسی معین
(اِصت .) (عا.) آواز طولانی تند رفتن چیز سخت در هوا.
-
تاختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - تند رفتن ، دویدن . 2 - هجوم کردن . 3 - غارت کردن .
-
سرعت
فرهنگ فارسی معین
(سُ عَ) [ ع . سرعة ] 1 - (مص ل .) تند رفتن . 2 - (اِمص .) تندی .