کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام کمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمام رخ
فرهنگ فارسی معین
(تَ. رُ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نقش یا تصویری که از روبرو باشد. مق نیم رخ .
-
جستوجو در متن
-
کمال
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (مص ل .) کامل شدن ، تمام شدن .
-
از بن گوش
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ نِ) (ص .)نهایت کمال اطاعت ، فرمانبرداری .
-
استکمال
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - کمال خواستن . 2 - کامل کردن .
-
ایده آل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) کمال مطلوب ، آرزوی عالی .
-
تکامل
فرهنگ فارسی معین
(تَ مُ) [ ع . ] (مص ل .) به کمال رسیدن ، کامل شدن .
-
جاافتاده
فرهنگ فارسی معین
(اُ دِ) (ص مف .) آدم پخته و به کمال رسیده .
-
رسایی
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رِ) (حامص .) کمال ، بلوغ .
-
مو به مو
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ق مر.) در کمال دقت ، دقیقاً.
-
کمالات
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (ص .) جِ کمال ؛ فضایل .
-
متکامل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مِ) [ ع . ] (اِفا.) کامل شده ، به کمال رسیده .
-
از
فرهنگ فارسی معین
دیده و دندان (اَ. دِ. وَ. دَ)(ق .) با کمال میل و رغبت .
-
بارع
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نیکو. 2 - کسی که در دانش و کمال بر دیگری برتری دارد.
-
ضرس
فرهنگ فارسی معین
(ض ) [ ع . ] (اِ.) دندان آسیا. ج . اضراس ، ضروس . ؛ به ~ قاطع از روی یقین ، با کمال اطمینان .