کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمام رخ
فرهنگ فارسی معین
(تَ. رُ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نقش یا تصویری که از روبرو باشد. مق نیم رخ .
-
جستوجو در متن
-
زخمه ساختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) آهنگ ساختن .
-
وارد ساختن
فرهنگ فارسی معین
(رِ. تَ) [ ع - فا . ] (مص م .) 1 - داخل کردن . 2 - آگاه ساختن .
-
دک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص م .) 1 - ویران ساختن ساختمان و دیوار، کوبیدن . 2 - هموار ساختن پستی و بلندی زمین . 3 - دفع کردن .
-
گسیل
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) روانه ساختن .
-
ابتناء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) نهادن ، ساختن ، بنا کردن .
-
استخلاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) جانشین ساختن ، جانشین کردن .
-
اضلال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) گمراه ساختن ، به بیراهه افکندن .
-
اخبار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .)خبر دادن ، آگاه ساختن .
-
ارسال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - فرستادن ، روانه ساختن . 2 - پیک فرستادن .
-
ایضاح
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (مص م .) روشن ساختن ، واضح کردن .
-
اقناع
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .)1 - قانع کردن . 2 - خشنود ساختن .
-
انجاس
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) نجس کردن ، پلید ساختن .
-
افرازیدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص م .) 1 - بلند ساختن ، افراشتن . 2 - زینت دادن .