کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمام رخ
فرهنگ فارسی معین
(تَ. رُ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نقش یا تصویری که از روبرو باشد. مق نیم رخ .
-
جستوجو در متن
-
ابرو آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) ابرو انداختن ، عشوه آمدن .
-
بجان آمدن
فرهنگ فارسی معین
(بِ. مَ دَ) (مص ل .) به تنگ آمدن .
-
یاد آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) به خاطر آمدن .
-
فرود آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) پایین آمدن .
-
غریب آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) عجیب به نظر آمدن .
-
گران آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) ناگوار افتادن ، ناگوار آمدن .
-
گرد آمدن
فرهنگ فارسی معین
(گِ. مَ دَ) (مص ل .) جمع شدن ، فراهم آمدن .
-
پدید آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) 1 - آشکار گشتن . 2 - بوجود آمدن . 3 - معلوم شدن .
-
پیش آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) 1 - نزدیک آمدن . 2 - اتفاق افتادن ، روی دادن .
-
تدنی
فرهنگ فارسی معین
(تَ دَ نّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - نزدیک آمدن . 2 - پایین آمدن ، پست شدن .
-
تولد
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ لُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) زاییده شدن . 2 - پدید آمدن ، به وجود آمدن .
-
جاآمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) 1 - بهبود یافتن . 2 - به هوش آمدن ، به خود آمدن .
-
نزول
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - فرود آمدن ، پایین آمدن . 2 - ربح ، سودِ پول .