کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلمبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلمبه
فرهنگ فارسی معین
(تُ لُ بِ) [ تر. ] (اِ.) دستگاهی که به وسیلة آن مایعات و گازها را از منبعی بیرون کشند.
-
جستوجو در متن
-
پمپاژ
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ فر. ] (اِمص .) بیرون کشیدن سیالات از جایی و داخل کردن آن به جای دیگر به کمک تلمبه یا پمپ ، تلمبه زنی ، پمپ زنی . (فره ).
-
پمپ
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ فر . ] (اِ.) دستگاهی برای جابه جا کردن مایعات ، تلمبه .
-
پریموس
فرهنگ فارسی معین
(پِ) [ از انگ . ] (اِ.) نوعی چراغ نفتی که با تلمبه هوا را در مخزن نفت آن وارد می کنند.
-
سرنگ
فرهنگ فارسی معین
(سُ رَ) [ فر. ] (اِ.) تلمبة کوچک شیشه - ای یا پلاستیکی برای تزریق دارو به داخل بدن .