کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلقیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلقیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بارور کردن درخت خرمای ماده به وسیلة داخل کردن مایة خرمای نر به درون آن . 2 - واکسن زدن .
-
جستوجو در متن
-
واکسیناسیون
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) محل تلقیح واکسن ، مایه زنی .