کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقصیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقصیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - کوتاه کردن . 2 - سستی ورزیدن ، کم کاری کردن . 3 - گناه ، جرم .
-
واژههای مشابه
-
تقصیر افتادن
فرهنگ فارسی معین
( ~. اُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کوتاهی شدن ، سستی رفتن .
-
جستوجو در متن
-
پرویش
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) تقصیر، درنگ ، تنبلی .
-
کوتاهی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - کمی طول ، ارتفاع یا عمق . 2 - قصور، تقصیر.
-
فرو داشت
فرهنگ فارسی معین
(فُ) (مص مر.) 1 - فرو گذاشتن ، تقصیر، کوتاهی . 2 - انجام و آخر کار. 3 - تنزل ، به پستی گراییدن .