کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقابل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقابل
فرهنگ فارسی معین
(تَ بُ) [ ع . ] (مص ل .) برابر شدن ، رو به روی هم واقع شدن .
-
جستوجو در متن
-
متقابل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بِ) [ ع . ] (اِفا.) مقابل ، روبروی ، دارای تقابل .
-
سنتز
فرهنگ فارسی معین
(سَ تِ) [ فر. ] (اِمص .) 1 - ترکیب عنصرها یا جسم های ساده با یکدیگر. 2 - آن چه از تقابل مؤثر آنتی تز بر تز حاصل می شود، هم نهاد، هم نهاده (شیمی ).
-
برای
فرهنگ فارسی معین
(بَ یِ) (حراض .) 1 - به علت ، به سبب ، به جهت (تعلیل را رساند). 2 - به خاطر. 3 - به منظور (در بیان هدف و مقصود از چیزی ). 4 - در برابر (در بیان برابری و تقابل ارزش و مقدار چیزی ). 5 - در مدت زمان ، به مدت . 6 - نسبت به (در بیان رابطه و نسبت میان دو ا...