کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفاله
فرهنگ فارسی معین
(تُ لِ) [ ع . ] (اِ.) باقی ماندة میوه و هر چیز دیگری پس از فشردن و گرفتن آبش .
-
جستوجو در متن
-
بزیشه
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بُ شِ) ( اِ.) تفالة کنجد.
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تفاله هر چیزی . 2 - دُرد شراب .
-
ثفل
فرهنگ فارسی معین
(ثُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - کنجاره ، تفاله . 2 - آن چه از مایعی ته نشین شود. 3 - تیرگی شیر و روغن . 4 - آن چه از معده دفع شود.