کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعزیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تعزیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تعزیة ] (مص م .) عزاداری کردن .
-
تعزیه خوان
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) (ص فا.) کسی که در تعزیه وظیفه ای را ایفا کند و اشعار مخصوص را خواند.
-
تعزیه گردان
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (ص فا.) 1 - کارگردان تعزیه ، مدیر تعزیه . 2 - گردانندة امری ، چرخانندة دستگاهی .
-
واژههای همآوا
-
تعزیت
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تعزیة ] (مص م .) تسلیت دادن ، دلجویی کردن .
-
جستوجو در متن
-
شبیه
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] 1 - (ص .) مثل ، مانند. 2 - (اِ.) تعزیه .
-
شبیه
فرهنگ فارسی معین
خوانی ( ~ . خا) [ ع - فا. ] (حامص .) تعزیه خوانی .
-
تعزیت
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تعزیة ] (مص م .) تسلیت دادن ، دلجویی کردن .
-
خوان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - ریشة «خواندن ». 2 - (ص فا.) در ترکیب به معنی «خواننده » آید: تعزیه - خوان ، روضه خوان و مانند آن .