کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعالی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بلند پایه گردیدن . 2 - (اِمص .) بلندی ، برتری .
-
واژههای مشابه
-
باسمه تعالی
فرهنگ فارسی معین
(بِ مِ هی تَ لا) [ ع . ] (شب جم .) به نام خدا که والاست .
-
حق تعالی
فرهنگ فارسی معین
(حَ تَ لا) [ ع . ] (اِمر.) خدا که والاست ، پروردگار والامقام .
-
جستوجو در متن
-
باری
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) آفریننده ، خالق . ؛ ~تعالی خدای متعال .
-
بی چون
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - بی مانند، بی نظیر. 2 - خدای تعالی .
-
دادور
فرهنگ فارسی معین
(وَ)(ص مر.) 1 - قاضی . 2 - خدای تعالی .
-
سبوح
فرهنگ فارسی معین
(سُ بُّ) [ ع . ] (ص .) خدای تعالی (زیرا او را تسبیح گویند.)
-
شیذر
فرهنگ فارسی معین
(ش ذَ) (اِ.) = شیذیر: خدای تعالی .
-
وهاب
فرهنگ فارسی معین
(وَ هّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بخشنده . 2 - یکی از نام های خدای تعالی .
-
ممیت
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - میراننده . 2 - خدای تعالی .
-
وسیله ساز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِفا.) 1 - سبب ساز، مسبب . 2 - خدای تعالی .
-
قاضی الحاجات
فرهنگ فارسی معین
(یُ لْ) [ ع . ] (ص .) برآورندة نیازها، نامی است از نام های خدای تعالی .
-
گروگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ رُ گَ) 1 - (ص .) قابل پرستش ، معبود. 2 - خدای تعالی .