کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترت و پرت گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پرت و پلا گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ تَ) (مص ل .) سخن بیهوده گفتن .
-
پرت
فرهنگ فارسی معین
(پِ.) (اِ.) (عا.) اسباب خرده و ریزة متفرقه .
-
هاداران پاداران
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) چرند و پرند، چرت و پرت .
-
پرت و پلا شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص ل .) پراکنده شدن ، متفرق شدن .
-
خرت
فرهنگ فارسی معین
و پرت (خِ تُ پِ) (اِمر.) (عا.) خرده ریز.
-
پخش و پلا
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ پَ) (ص مر.) 1 - تار و مار، پراکنده . 2 - پرت و پلا.
-
هذیان
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پریشان گویی . 2 - (اِ.) گفتار بیهوده و پرت و پلا.
-
خنزر پنزر
فرهنگ فارسی معین
(خِ زِ. پِ زِ) (اِمر.) (عا.) خِرت و پرت ، اجناس کم بها.
-
پرت و پلا
فرهنگ فارسی معین
(پَ تُ پَ) (ص مر.) 1 - پراکنده ، پخش و پلا. 2 - بیهوده ، چرند و پرند.
-
گل گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ تَ) (مص ل .) حرف نیکو و به جا گفتن .
-
مزخرف گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - بیهوده یا ناپسند گفتن . 2 - سخن بی اصل و بی معنی گفتن .
-
اجمال
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) به اختصار سخن گفتن ؛ مبهم و نارسا گفتن . 2 - (اِ.) سخن خلاصه و مبهم .
-
ارجاف
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) خبرهای دروغ پراکندن ، هو انداختن ، سخنان واهی و دروغ گفتن ، با خبرهای دروغ فتنه برپا کردن ، خبر بد گفتن .
-
لابیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (مص ل .) خودستایی کردن ، لاف و گزاف گفتن .
-
لبیدن
فرهنگ فارسی معین
(لَ دَ) (مص ل .) سخنان لاف و گزاف گفتن .