کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترانه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
توده شناسی
فرهنگ فارسی معین
( ~. شِ) (حامص .) دانشی که به شناسایی آداب و رسوم و ترانه های تودة مردم می پردازد.
-
آوازه
فرهنگ فارسی معین
(زِ) ( اِ.) 1 - صیت ، شهرت . 2 - صوت ، آوا. 3 - نغمه ، ترانه .
-
فهلویه
فرهنگ فارسی معین
(فَ لَ یِّ) [ معر. ] (اِ.) اشعار و ترانه هایی که به زبان ها و لهجه های محلی و روستایی سروده شده .
-
فولکلور
فرهنگ فارسی معین
(فُ لْ لُ) [ فر. ] (اِمر.) توده شناسی ، علم به افسانه ها، باورها، ترانه ها، و... تودة مردم ، فرهنگ مردم (فره ).
-
سرناد
فرهنگ فارسی معین
(س رِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی ترانه و آواز عاشقانه که هنگام شب در بیرون خانة محبوبی جهت اظهار عشق و علاقة قلبی خوانده شود.
-
فهلویات
فرهنگ فارسی معین
(فَ لَ یّ) (اِ.) اشعار و ترانه هایی با اوزان عروضی یا هجایی که به زبان ها یا لهجه های محلی و روستایی سروده شده .
-
ودویل
فرهنگ فارسی معین
(وُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - ترانة محلی هجوآمیز و نشاط انگیز که ترجیع بندش اهمیت بسزا دارد. 2 - نمایشنامة کمدی خفیف که در آن خدعه ای ماهرانه گنجانده باشند.