کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تراز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تراز
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) 1 - زینت . 2 - نقش و نگار پارچه . 3 - ابزاری در بنُایی که به وسیلة آن ناهمواری سطح چیزی را مشخص می کنند. 4 - مانده ، تتمه . 5 - تفاوت بین کل اقلام بستانکار و بدهکار در هر حساب (حسابداری ).
-
تراز
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] (اِ.) پارچة ابریشمی .
-
واژههای مشابه
-
تراز کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) تعیین کردن پستی و بلندی سطح چیزی و برطرف کردن آن .
-
واژههای همآوا
-
طراز
فرهنگ فارسی معین
(طَ رّ) [ ع . ] (ص .) نگارگر جامه .
-
طراز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) 1 - روش . 2 - طبقه ، نوع .
-
طراز
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ معر. ] (اِ.) 1 - نقش ونگار پارچه . 2 - حاشیة جامه . 3 - زین وبرگ اسب . 4 - گستردنی . 5 - موی . 6 - کارگاه شکرسازی . 7 - تار ریسمان .
-
جستوجو در متن
-
آب طراز
فرهنگ فارسی معین
(طَ) (اِمر.) = آب تراز: طراز بنّایان که در درون خود آب دارد، تراز آبی .
-
کمبود
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (مص مر.) 1 - کمی ، کاستی . 2 - چیزی که در هنگام تراز کردن حساب کم آید.
-
شاغول
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ابزاری در بنایی برای تراز کردن دیوار و آن قطعه فلزی مخروطی شکل است که به انتهای ریسمان بنایی بسته می شود.
-
شمشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ش ) (اِ.) ابزاری از جنس چوب یا فلز مانند خط کش به درازی یک یا دو متر که برای تراز کردن آجرها به کار رود.