کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تذکر
فرهنگ فارسی معین
(تَ ذَ کُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به یاد آمدن . 2 - پند گرفتن . 3 - یادآور شدن .
-
جستوجو در متن
-
یادآوری
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (حامص .) تذکر.
-
گوشزد
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمص .) یادآوری ، تذکر دادن ، خاطرنشان ساختن .
-
ذکر
فرهنگ فارسی معین
(ذُ) [ ع . ] 1 - (اِ.)یادگار.2 - حفظ . 3 - (اِمص .) تذکر، یادآوری .
-
یادبود
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - یادگار، یادگاری . 2 - مراسمی که به یاد کسی برگزار شود. ؛ مجلس ~مجلسی که از برای یادبود و تذکر مرده برپا دارند.
-
تایم اوت
فرهنگ فارسی معین
(یْ اُ تْ) [ انگ . ] (اِ.) توقف بازی یا مسابقه برای مدتی کوتاه با اعلام داور و درخواست مربی به منظور تذکر نکات فنی به بازیکنان ، درنگ . (فره ).