کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخفیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخفیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سبک کردن . 2 - کم کردن قیمت چیزی . 3 - مختصر کردن کلمه با ساکن کردن ، حذف تشدید یا کم کردن یکی از حروف ، برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعری .
-
جستوجو در متن
-
کهتاب
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِمر.) = کاه تاب : 1 - کاه دود. 2 - ادویة جوشانیده که گرماگرم به جهت تخفیف درد بر عضو ورم کرده و از جای برآمده بندند.
-
مخفف
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ فَّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) تخفیف داده شده ، سبک شده . 2 - (اِ.) حرف بدون تشدید. 3 - در فارسی گاهی بعضی حروف را حذف کنند و آن را مخفف نامند: همواره = هماره . سپاه = سپه .