کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحقیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحقیق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - درست کردن . 2 - درستی امری را بررسی کردن .
-
جستوجو در متن
-
محقق
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ قِّ) [ ع . ] (اِفا.) تحقیق کننده ، اهل تحقیق .
-
بازجو
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) مأمور تحقیق .
-
محقق
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ قَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - امر تحقیق شده ، راست و درست . 2 - تحقیق یافته ، به حقیقت پیوسته .
-
بررسی
فرهنگ فارسی معین
(بَ رِ) (حامص .) رسیدگی ، تحقیق .
-
بررسیدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. رِ دَ) (مص ل .) تحقیق کردن .
-
مستقصی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ صا) [ ع . ] (اِمف .) تحقیق و بررسی شده .
-
مستقصی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) تفحص و تحقیق کننده .
-
تفحص
فرهنگ فارسی معین
(تَ فَ حُّ) [ ع . ] (مص م .) جستجو کردن ، تحقیق کردن .
-
گیاه شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) علمی که موضوع آن تحقیق دربارة گیاهان و رستنی هاست .
-
متدلوژی
فرهنگ فارسی معین
(مِ تُ دُ لُ) [ فر. ] (اِ.) روش تحقیق در علوم ، روش شناسی .
-
اتود
فرهنگ فارسی معین
(اِ تُ) [ فر. ] 1 - (اِ.) طراحی مقدماتی . 2 - مداد نوکی . 3 - (اِمص .) مطالعه و تحقیق مقدماتی ، بررسی .
-
اسپکترسکپ
فرهنگ فارسی معین
(اِ پِ رُ کُ) [ فر. ] ( اِ.) دستگاهی است که برای تجزیة نور و تحقیق در طیف به کار می رود؛ طیف نما.
-
استقراء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) جستجو کردن ، تحقیق کردن . 2 - (اِمص .) در منطق ؛ پی بُردن به کل از جزء.