کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبریزی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) 1 - اهل تبریز. 2 - (اِ.) درختی شبه صنوبر با تنة راست و بلند که رنگ پوست و چوبش سفید می باشد و بلندی اش تا 20 متر می رسد.
-
جستوجو در متن
-
وارو
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) قلمه های درخت تبریزی را گویند.
-
سندروس
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) [ معر - یو. ] (اِ.) 1 - سرو کوهی . 2 - صمغی که از گونه ای سرو کوهی استخراج می شود و در طب قدیم مورد استعمال بوده ضمناً از آن در ساختن دانة تسبیح یا گردن بند استفاده می کرده اند، از مخلوط سندروس و روغن بزرک روغنی به نام روغن کمان حاصل می کرده ...