کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبدیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) دیگرگون کردن ، بدل کردن . 2 - (اِمص .) دگرگون سازی . ج . تبدیلات .
-
جستوجو در متن
-
مبدل
فرهنگ فارسی معین
(مُ بَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) بدل شده ، تبدیل شده .
-
دینام
فرهنگ فارسی معین
[ فر . ] (اِ.) دستگاهی که نیروی مکانیکی را به نیروی الکتریکی تبدیل کند و بالعکس .
-
گیاهک
فرهنگ فارسی معین
(هَ) (اِمصغ .) بخشی از رویان دانه که پس از رویش دانه و رشد به گیاه جدید تبدیل می شود.
-
لامپ
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.)وسیله ای که جریان الکتریسیته را تبدیل به نور و روشنایی می کند و انواع گوناگون دارد.
-
الکتروموتور
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ رُ مُ تُ) [ فر. ] (اِ.)دستگاه مخصوصی که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند.
-
الکتریسته
فرهنگ فارسی معین
(اِ لِ تِ تِ) [ فر. ] (اِ.) شکلی از انرژی که در بعضی از ذرات اتمی ایجاد می شود و قابل تبدیل به اشکال دیگر انرژی است .
-
بلبرینگ
فرهنگ فارسی معین
(بُ بِ) [ انگ . ] (اِمر.)کاسة ساچمه ای که برای کم کردن نیروی اصطکاک و تبدیل لغزیدن به چرخیدن در قسمت های مختلف گردندة ماشین ها و ابزارها از آن استفاده کنند.
-
تسعیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نرخ گذاشتن برای چیزی ، بها تعیین کردن . 2 - (اِ.) تبدیل ارز.
-
تقطیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - چکانیدن . 2 - فرایند تبدیل گاز یا بخار به مایع .
-
ج
فرهنگ فارسی معین
(حر.) یکی از حروف صامت ، ششمین حرف از الفبای فارسی است که در حساب ابجد برابر عدد 3 می باشد. گاهی به «ز» و گاهی به «گ » تبدیل می شود.
-
ریسیور
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاه تبدیل کنندة فرکانس در مجموعة دریافت کنندة تصاویر ماهواره ای .
-
ژنژیویت
فرهنگ فارسی معین
(ژَ) [ فر. ] (اِ.) التهاب و عفونت لثه بر اثر میکرب ها و عوامل خارجی که در صورت مزمن شدن تبدیل به پیوره می شود.
-
نقد کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - چک یا جنسی را به پول تبدیل کردن . 2 - مطرح کردن ضعف و قوت یک اثر.