کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی تا
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) بی مانند، بی نظیر.
-
تا شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - دولا شدن . 2 - چین برداشتن .
-
تا کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) (عا.) رفتار کردن .
-
دو تا
فرهنگ فارسی معین
(دُ) (ص مر.) دولا، خمیده .
-
سه تا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) = ستا. ستار. ستاره : طنبوری است که سه تار به آن بسته باشند.
-
سه تا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) = ستا: سه پیالة شراب که هر ناهار خورند تا غسل معده دهد؛ ثلاثة غساله .
-
قاف تا قاف
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) سراسر جهان .
-
جستوجو در متن
-
باز زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص م .) کنار زدن ، عقب زدن .
-
بیخ زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) 1 - ریشه زدن . 2 - نقش زدن .
-
چک زدن
فرهنگ فارسی معین
(چُ. زَ دَ) (مص ل .) چنباتمه زدن ، چندک زدن .
-
روارو زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (اِمص .) فریاد زدن ، فریاد بُرو بُرو زدن .
-
بلف زدن
فرهنگ فارسی معین
(بِ لُ. زَ دَ) [ انگ - فا. ] (مص ل .) لاف زدن ، حرف تو خالی زدن ، یک دستی زدن .
-
نیش زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) 1 - گزیدن . 2 - کنایه از: زخم زبان زدن ، طعنه زدن .
-
پر و بال زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص ل .) 1 - پرپر زدن ، بال و پر زدن . 2 - نفرینی است کنایه از: مردن .