کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تای تای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شکن
فرهنگ فارسی معین
(ش کَ) (اِ.) 1 - تای و چین و چروک . 2 - پیچ و خم زلف . 3 - شکست در جنگ .
-
لا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تو، میان . 2 - تا، تای پارچه یا لباس . ؛ برای ~ی جِرز خوب بودن کنایه از: بی فایده و ناکارآمد بودن .
-
بسم الله
فرهنگ فارسی معین
(بِ مِ لْ لا) [ ع . ] (جملة اسمی . فعل امر.) 1 - به نام خداوند، به نام خدا (جمله ای که فارسی زبانان هنگام شروع کاری یا قدم نهادن در جایی گویند). 2 - (عا.) بفرما میل کن ، بخور. 3 - نوعی تعارف برای این که کسی پیشقدم شود: بفرمایید، پیش افتید. 4 - در مو...