کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاول
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وِ) (اِ.) برآمدگی و تورم پوست بر اثر سوختگی یا ساییدگی .
-
تاول
فرهنگ فارسی معین
(وِ) (اِ.) خر و گاو جوان .
-
جستوجو در متن
-
اگزما
فرهنگ فارسی معین
(اِ زِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی بیماری جلدی که عوارض آن عبارت است از تورم پوست و سرخ شدن آن و بروز تاول های ریز که بعد از پوسته شدن خارش بسیار دارد و گاهی تاول ها آب پس می دهد.
-
دژک
فرهنگ فارسی معین
(دُ ژَ) (اِمصغ .) 1 - غده . 2 - آبله ، تاول .
-
آبله
فرهنگ فارسی معین
(لَ یا بِ لِ) ( اِ.) 1 - تاول ، ورم پوست در اثر سوختگی یا زخم . 2 - مرضی که بیشتر در بین کودکان شایع است ، از علائم آن تب شدید، دردِ ستون فقرات و تاول های روی پوست است . ؛ ~ افرنگ : سیفلیس .
-
آتش
فرهنگ فارسی معین
پارسی ( ~ِ ) (اِمر.) 1 - تبخال ، تاول های روی لب . 2 - آتشی که پارسیان در آتشکده می افروختند.
-
زونا
فرهنگ فارسی معین
(زُ) (اِ.) بیماری پوستی که عامل ویروس آبله مرغان است که به صورت تاول ها یا دانه هایی در امتداد یک عصب پوستی پدیدار می شود و با درد زیادی همراه است .