کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نک تار.
-
تال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) طبق فلزی .
-
جستوجو در متن
-
تار و مار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) = تال و مال : پراکنده ، از هم پاشیده .
-
تار
فرهنگ فارسی معین
[ هن د . ] (اِ.) =تال : نام درختی است بلند و تناور در هندوستان با ساقه های بلند و برگ های درازی شبیه پنجة آدمی .