کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازه داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تازه بهار
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) 1 - گل نوشکفته . 2 - نوبهار. 3 - زمین آرایش یافته از بهار مجدد.
-
تازه عروس
فرهنگ فارسی معین
( ~. عَ) [ ع - فا. ] (ص .) زنی که به تازگی ازدواج کرده است ، نوعروس .
-
تازه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) 1 - زنده کردن . 2 - بارونق کردن . تعمیر کردن .
-
تازه وارد
فرهنگ فارسی معین
( ~. رِ) [ فا - ع . ] (ص مر.) غریب ، ناشناس .
-
تازه نفس
فرهنگ فارسی معین
( ~. نَ فَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) کسی که تازه به کاری پرداخته و هنوز خسته نشده است .
-
تازه خط
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ) (ص مر.) پسری که تازه پشت لبش مو روییده .
-
جستوجو در متن
-
پشت داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - همت داشتن . پشتکار داشتن . 2 - حامی داشتن ، پشتوانه داشتن .
-
تاب داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - طاقت داشتن ، تحمل داشتن . 2 - در رنج بودن ، درد داشتن .
-
گرامی داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ)(مص م .) عزیز داشتن ، م حترم داشتن .
-
بیوسیدن
فرهنگ فارسی معین
(بَ دَ) (مص م .) 1 - انتظار داشتن . 2 - چشم داشتن . 3 - طمع داشتن .
-
حال داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - ذوق داشتن . 2 - حوصله داشتن . 3 - خوب بودن .
-
وجود داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - بودن ، هستی داشتن . 2 - (عا.) شهامت داشتن .
-
غرض داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - نیت بد داشتن . 2 - کینه داشتن .
-
فراغت داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - آرامش داشتن . 2 - فرصت داشتن . 3 - فراموش کردن .