کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تاریخ
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) زمان چیزی را معین کردن . 2 - (اِ.) عددی که زمان را نشان بدهد. 3 - سرگذشت ها و حوادث پیشینیان . ج . تواریخ . ؛ ~ باستان (قدیم ) دربارة ادواری از ازمنة بسیار قدیم بحث می کند و تا انقراض امپراتوری روم غربی به سال 476 م . خاتمه می ی...
-
تاریخ جلالی
فرهنگ فارسی معین
(خِ جَ) (ص نسب .) منسوب به ملکشاه سلجوقی است که در زمان وی وضع شده و سرآغاز آن سالِ 471 ه .ق ./ 1079 م . می باشد. از این تاریخ به بعد، نوروز که زمان معینی نداشته ثابت گردیده ، روز اول سال قرار گرفت . که به نوروز سلطانی معروف شد.
-
تاریخ رومی
فرهنگ فارسی معین
(خِ) (ص نسب .) تاریخ اسکندر؛ تاریخی که مبدأ آن سال 312 پیش از میلاد است .
-
تاریخ میلادی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) تاریخی که زمان شروع آن تولد حضرت عیسی می باشد.
-
تاریخ هجری
فرهنگ فارسی معین
( ~. هِ) (ص نسب .) تاریخی که مبدأ آن سال هجرت حضرت محمد (ص ) از مکه به مدینه می باشد که برابر با سال 622 میلادی است .
-
ماده تاریخ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) مجموع حروف بیت یا مصراع یا عبارتی که به حساب ابجد تاریخ واقعه ای را نشان دهد.
-
تاج گذاری
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ معر - فا. ] (حامص .) آیین بر سر نهادن تاج و بر تخت نشستن پادشاهی نو.
-
شماره گذاری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ) 1 - (اِمص .) تعیین کردن یا نوشتن شمارة چیزی . 2 - (اِمر.) دایره ای در ادارة راهنمایی و رانندگی که کارش تعیین شمارة وسیلة نقلیه هاست .
-
نقطه گذاری
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - نقطه گذاشتن ، اعجام . 2 - جدا کردن جمله ها و عبارت ها به وسیلة نقطه ، ویرگول و غیره .
-
جستوجو در متن
-
مورخ
فرهنگ فارسی معین
(مُ وَ رَّ) [ ع . ] (اِمف .) تاریخ نهاده ، دارای تاریخ .
-
تاریخچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ) [ ع - فا. ] (اِمصغ .) تاریخ کوتاه و مختصر.
-
شده بند
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ یا دِ . بَ) تاریخ نویس ، مورخ .
-
هجری
فرهنگ فارسی معین
(ه ) [ ع . ] (ص .) منسوب به تاریخ هجرت پیامبر.
-
ماه روزه
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمر.) حساب سال و ماه و روز، تاریخ .